مهارتهای مقابلهای و راهکارهای ارتباطی والدین با فرزندان

مهارتهای مقابلهای و راهکارهای ارتباطی والدین با فرزندان
پدر و مادر شدن همانطور که از نام آن پیداست یک سفر زیبا و در عین حال دشوار است. پدر و مادر شدن از لحظه ای که جنین تشکیل میشود شروع و تا آخر عمر ادامه مییابد.
والدین الگوهایی هستند که کودکان در دوران کودکی خود از آنها تقلید میکنند. والدینی که به دغدغهها و ایدههای فرزندشان توجه میکنند، به فرزندشان میآموزند که در خانواده مهم هستند. ارتباط والدین با فرزندان به عنوان آموزشی است که فرزند را برای ورود به دنیا بزرگسالی آماده میکند و باعث ایجاد ارتباط موثر با همسالان و جامعه میشود.
فرزندان ما نگرشها، ارزشها و رفتارها را میآموزند و همچنین از طریق برقراری ارتباط با دیگران که مهمترین آنها والدین آنها هستند دانش کسب میکنند. ارتباط بین والدین و فرزند از روز تشکیل جنین شروع میشود و با رشد، بلوغ و تغییر کودک ادامه می یابد.
زمانی که کودک وارد دوره نوجوانی میشود، الگوهای ارتباطی تغییر میکند، زیرا همسالان او مهمترین افراد زندگی آنها هستند. در حالی که ارتباط مثبت منجر به تقویت روابط، همکاری و احساس ارزشمندی می شود، ارتباط ضعیف می تواند منجر به ایجاد شک و تردید در کودکان نسبت به والدین، درگیریها، مشاجره ها و احساس بیارزشی شود.
کوچکترها تا زمانی که به سن بلوغ نرسیدهاند همه چیز را با والدین خود در میان میگذارند، اما در سالهای نوجوانی، دوستان آنها به معتمدینشان تبدیل میشوند. شکاف ارتباطی میتواند به دلیل تفاوت در ارزشها و دیدگاههای افراد، ناشی از شکاف نسلی بین آنها و همچنین تردید در صحبت آشکار با والدین خود باشد.
شکاف نسلی چیست؟

هرنسلی مجموعهای از ارزش ها را دارد که فرهنگ، جهان بینی و رفتار آنها را شکل میدهد. این ارزشها از نسلی به نسل دیگر متفاوت است، بنابراین یک شکاف نسلی ایجاد میکند، به گونهای که هر نسل دنیای اطراف خود را متفاوت میبیند. نسلها معمولاً با یکدیگر تعامل نمیکنند، مگر اینکه در یک خانه و به عنوان خانواده در کنار هم باشند.
اصطلاح شکاف نسلی برای اولین بار در دهه 1960 مطرح شد. طبق تحقیقی که توسط کارل مانهایم صورت گرفت، شکاف نسلی را تفاوتهایی که یک نسل را از نسل دیگر جدا میکند و اغلب در دوران گذر به بزرگسالی ظاهر میشوند تعریف کرد. تحقیقات او نشان داد نسلی که با همه چیزهایی که والدینشان به آنها یاد میدادند مانند: فرهنگ، موسیقی یا سیاست مخالفت میکردند.
عوامل متعددی در جدایی یک نسل از نسل دیگر نقش دارند. یکی از این ویژگی ها آگاهی نسل است. با گذشت زمان، هر نسلی متوجه می شود که بر خلاف هر نسل قبل و بعد از خود، مجموعهای از علایق و ارزشهای خاص دارد. این آگاهی اغلب در زمان بحرانها ظاهر میشود، ممکن است این چالشها سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و یا غیره باشند. این آگاهی همچنین باعث میشود که نسلها دنیا اطراف خود را متناسب با نیازها و علایق خود تغییر دهند.
یکی دیگر از عوامل موثر در شکاف بین نسلی، زبان منحصر به فردی است که هر نسل به نام عامیانه ایجاد میکند. هر نسلی زبان عامیانه خود را دارد. زبان عامیانه از کلمات و عباراتی تشکیل شده است که برای ارتباط بین یک نسل خاص اختراع شده است. این زبانی است که با اختراع کلمات و عباراتی که فقط برای اعضای همان گروه قابل درک باشد، گروه را به هم پیوند میدهد. زبان عامیانه موقتی و زودگذر است و با یک نسل به پایان میرسد، زیرا نسل بعدی مجموعه کلمات خود را توسعه میدهد.
نفوذ فناوری نیز عامل مهمی در ایجاد شکاف نسلی است. پیشرفت های تکنولوژیکی به ویژه در بخش کامپیوتر و تلفن، باعث شد مردم عادت های ارتباطی خود را تغییر دهند. نسل جوانتر بجای استفاده از ارتباط به شکل قدیمی، گفتگوهای کلامی،حضور،تلفنی و متنی به تماسهای تصویری علاقه مندی بیشتر نشان میدهد. اختصارها و ایموجی ها بجای متن وارد گفتگوها شده است و برای والدین، پدربزرگها و مادربزرگها این موضوع به عنوان مانعی برای ارتباط و فهمیدن زبان کوچکترها شده است.
میتوانیم نسل امروزی را به علت اینکه در بسیاری از جهات به اینترنت تکیه کردهاند نسل اینترنت بنامیم.
راهکارهای پر کردن شکاف نسلی
- به فرزندتان توجه کنید

زمانهایی را که فرزندتان واقعاً از شما میخواهد به آن گوش دهید، برایشان زمان بگذارید و فعالانه به آنها توجه کنید به طور مثال: هنگام غذا خوردن، زمان خواب و غیره، سعی کنید به با تمام وجود به صحبتهایشان گوش کنید. برای تمرین میتوانید هنگامی که در حال نگاه کردن به تلوزیون هستید برای اینکه نشان دهید سرتاپا گوش هستید تلوزیون را خاموش کنید، یا در حال انجام فعالیتی هستید آنرا متوقف کنید و از انجام گفتگو تلفنی (اینکه فقط گوش بدید و سر تکان بدهید و با فرزندتان ارتباط چشمی برقرار نکنید) جلوگیری کنید.
- ابتکار عمل داشته باشید

به طور مثال:گفتگو را با موضوعات مورد علاقه فرزندتان شروع کنید
در رابطه با یک رفتار بخصوص فرزندتان در محیطی خلوت و بدور از دیگران صحبت کنید و فضا برای ابراز مسائل خصوصی با فرزندتان مهیا کنید.
سعی کنید در زمانی که عصبانی یا بی حوصله هستید در رابطه با مسائل فرزندتان با او صحبت نکنید، همیشه قبل از شروع بحث با فرزندتان آرامش خود حفظ کنید و بعد به گفتگو بپردازید.
از قرار دادن فرزندتان در مرکز توجه زمانی که احساس میکنید از اینکار رضایت ندارد پرهیز کنید.
- از قانونهای کنترلی اجتناب کنید

وقتی فرزندتان داستان خود را برای شما تعریف می کند، از پرسیدن «چرا» اجتناب کنید و به جای آن بپرسید چه چیزی او را به آن نقطه رسانده است.
هنگامی که او دیر به خانه می رسد، به جای یادآوری قانون ساعت دیر وقت بودن، از او بپرسید که آیا همه چیز خوب است یا خیر.
نصیحت کرد، صحبت کردن با لحن بزرگسالان را به حداقل برسانید.
این موارد شانس بیشتری برای ایجاد شک و تردید در ذهن فرزندانتان را دارند و موجب میشود از به اشتراک گذاشتن مشکلات و صحبتهایشان با شما طفره بروند.
- به فرزندتان کمک کنید تا مشکلات را حل کند

به فرزندتان بجای سرکوب کردن و گفتن عیب و ایراد یاد بدهید مشکلات خود را پیدا کند و برای اصلاح رفتار خود راهحل بدهد.
به طور مثال اگر کودکتان ساعتها به بهانه صحبت با دوستان وقتش را با تلفن همراه میگذراند و زمانی را که باید به تکالیف مدرسهاش بپردازد را به هدر میدهد، به او سختگیری یا پرخاشگری نکنید و با مذاکره کردن و گفتگو و برنامه ریزی و اختصاص زمان خاص برای تکالیف به نیازهای آنها پاسخ دهید.
ارتباط خود را با فرزندتان تقویت کنید
به فرزندتان بگویید که خوشحال هستید که او برای ارتباط گرفتن و صحبت کردن شما را بجای هر فرد دیگری انتخاب کرده است.
در مکالمه با فرزندتان دوستانه رفتار کنید.
- وقتی اشتباه میکنید از فرزندتان عذرخواهی کنید
عذرخواهی در زمانی که اشتباه می کنید علاوه بر اینکه به فرزند شما کمک میکند تا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند بلکه این اجازه را به او میدهد که برای برقراری ارتباط آزادتر با شما پیش قدم شوند و این درک را پیدا میکنند که فقط کوچکترها نیستند که مجبور به عذرخواهی و طلب بخشش هستند.
دیدگاهتان را بنویسید